حضور پراید در رژه نیروهای مصلح

آیا دیدن فیلم های ماهواره مشکل دارد؟

بی سیم چی صدام، سرباز خمینی شد/سربازی که اطلاعات عراق را دودستی به ایران تقدیم کرد+تصویرسازی

با عرض تبریک به مناسبت هفته دفاع مقدس، مومنون قصد دارد، به مرور سبک زندگی شهدای دفاع مقدس و رفتار و منش آنها در زندگی شخصی شان بپردازیم. در این قسمت به مطالعه خاطره شهید ابراهیم هادی برگرفته از کتاب "سلام بر ابراهیم" می پردازیم.

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است... آرزوی وصل از بیم جدایی بهتر است...

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است

در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

عشق و دیگر هیچ...

چرا چادری شدی؟؟!!؟؟

چرا چادری شدم؟

گفتم: چه می‌دانم، لابد این ‌طوری خوش‌تیپ تری!!!

گفت: خیر!!!

گفتم: خب لابد فهمیدی این ‌طوری حجابت کامل‌تره مثلاً!!!

گفت:خیر !!!

گفتم: ای بابا!!! خب لابد عاشق یکی شدی، اون گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!!

گفت: نزدیک شدی!!!

جای پدرم خالی

آرمیتا میگفت...

وقتی من بزرگ شدم...

دانشمند شدم...

"چــــــــــا درم " بهت افتخار میکنم...

خانوووووووم… شــماره بدم؟

خانوم خوشــــــگله! برسونمت؟

خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟



این‌ها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می‌شنید!

حکایت های شیرین رهبری

تاثیرات گوش دادن موسیقی بر اساس روایات

خوب اکثریت ما با آهنگ های مختلف و خوانندگان مختلف آشنایی داریم . حالا یا از تلویزیون شنیدیم یا خودمون تهیه کردیم. همانطور که میدانید آهنگ ها از لحاظ شرعی به دو دسته تقسیم میشود حرام که دارای غنا هست و غیر حرام ، که حکم آن توسط معیارهایی که مراجع ، معین کرده اند قابل تشخیص است .
در هر صورت آهنگ امروزه چیزی است که خواسته یا ناخواسته به گوش هر کسی میرسه . حالا ما میخواهیم مختصری از تاثیرات آهنگ رو با استعانت از روایات بیان کنیم .

با روایاتی که درباره آهنگ وارد شده شروع میکنیم . این روایات را میشود به چند دسته تقسیم :
1- روایاتی که درباره آلات نواختن آهنگ میباشد
2- روایاتی که به تاثیرات گوش دادن آهنگ اشاره دارد
ما در اینجا به قسم دوم میپردازیم .
روایات وارد شده:

من همان منم...

قول داده ام گاهی هرازگاهی؛

فانوس یادت رامیان این کوچه های بی چراغ و بی چلچله، روشن کنم؛

خیالت راحت،من همان منم؛

هنوز هم در این شبهای بی خواب و بی خاطره؛

میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم؛

اما

به هیچ ستاره ای دیگر،

سلام نخواهم کرد......!

بهشت

هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.

آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.

ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:

بهشت می خواهی ادامه مطلب...

یک بار هم بابای معلوم الاثر باش...

ای پیش پرواز کبوتر های زخمی
بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!

دور از تو سهم دختر از این هفته هم پر
پس کی؟ کی از حال و هوای خانه غم پر؟