بچه های حزب الله

بچه های حزب الله

چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته‌ است و
چگونه از جان نگذرد آنکس که می‌داند جان بهای دیدار است...

نوشته ها در مورد
تلاشگران

۶ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

مرد جوان به رغم داشتن مدرک دانشگاهی مناسبی در رشته ریاضی باز هم بعد از فارغ التحصیلی بیکار مانده بود.
جست و جویش برای پیدا کردن یک شغل مناسب بی نتیجه ماند.
بعد از کلی جویای کار شدن فهمید که شهرداری برای امور خدماتی به تعدادی کارگر بی سواد نیاز دارد.
دل را به دریا زد و به عنوان یک بی سواد مشغول به کار شد.
تمام مدت از ترس این که بگویند این شغل در شان شما با این تحصیلات نیست سطح سوادش را لو نداد.
بعد از چند وقت شهرداری از کارگران خود خواست در کلاس های سواد آموزی نهضت شرکت کنند.
مرد جوان هم شرکت کرد و امتحانات را یکی پس از دیگری با موفقیت پشت سر گذاشت.
یک روز معلم مرد جوان را برد پای تخته تا مساحت یک مستطیل را حساب کند. مرد جوان در این فکر بود که اگر از انتگرال گیری استفاده کند لو می رود یا نه!
مکث او حوصله دیگران را سر برد و چند نفر از گوشه وکنار کلاس گفتند: بابا انتگرال بگیر دیگه! چرا معطل می کنی
؟

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۲ ، ۲۲:۳۵
رها

یاد گرفتیم دل حرم الله است
اما خراب کردیم این آشیانه ی خدا را با محبت چوب و سنگ و ماشین و منزل...
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی ...

به دل نگیر آقا جان!
اکنون دوره ی عطر و ادکلن های آمریکایی است
و شمیم صبح جمعه از یاد رفته
اکنون دوره ی پارکهای ملاقات و سینماهای شهرت
و ایستگاه های غفلت است
اینجا در شهر مسلمانان ، خیلی ها نقش خوب بودن هم از یادشان رفته ...

آقای مهربانی!
خسته نشدی از این همه محبت به من؟!!!
خسته نشدی از گریه برای بخشیده شدن گناهان من؟
تا کی می خواهی خوبیهایت را برای خوب شدن من خرج کنی؟
تا کی می خواهی با گریه از خدا بخواهی که به خاطر تو از گناهان من در گذرد؟

مادرت زهرا هم که ما را شرمنده کرده
وعده داده در ازای دعا برای فرجت ، شفاعتمان را کند
شفاعت مادرم زهرا در ازای یک دعا برای منتقمش!!!!
چه معامله ی سودآوری...

چرا لب به گلایه گشوده ام من؟!!!
انگار قصه ی دلخون کردن تو در شب جمعه ات هم تمامی ندارد
بگذار باز هم مثل همیشه به نام تو ، دعاهایم را به کام خود تمام کنم
اما اینبار کمی منصفانه تر
اینبار می خواهم برای یکبار هم که شده خواسته هایم کمی بوی تو را داشته باشد

خدایا!
نگذار در هلهله ی کوفیان زمانه ، ناله ی غربت مهدی فاطمه به گوشم نرسد...
خدایا!
خانه تکانی رسم دیرینه ی ما منتظران بهار است
بهار مهدی فاطمه در راه است ، نکند خانه تکانی دلم را فراموش کنم...
خدایا!
نه ثروتی دارم مثل خدیجه تا در راهش نثار کنم
و نه نفوذ کلامی چو زینب تا از مولایم دفاع کنم ...

.... به اینجای نوشتن که رسید ، عارفی گفت: دعا که می توانی
زیر نوشته ام نوشتم: خدایا شکرت که فراموشم نکردی
شکرت که مرا از قافله ی یاری رساندن به مولایم جا نینداختی

دعایش می کنم
و اگر دعایم تنها یک اثر داشته باشد برایم کافی است
و آن: شادی دل مادرم زهرا

 

یادمان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد

مهدی فاطمه را یاد کنیم ، او تنهاست...


با تشکر از اینجا سیم دلت به آسمان وصل می شود...

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۴:۲۵
رها

«اینطوری جوان بمانید»

 

1-اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!

این اعداد شامل سن، قد و وزن میشه بگذار

دکترها راجع به این عددها نگران باشن خوب واسه همینه که بهشون ویزیت می دی.

 

2 دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت  رو برای خودت نگه دار!

آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن

( اگه خودت جزو این دسته ای حواست باشه!)

3 - دائم در حال یادگیری باش!

سعی کن بیشتر راجع به کامپیوتر، کارهای دستی،باغبانی

و خلاصه هرچی که فکر می کنی یاد بگیری

هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه "مغز بیکار پاتوق شیطانه"

این شیطان هم اسمش آلزایمر

 

4- از چیزهای ساده، لـــذت ببر

****************************************

5- اغلب بخنـــــد، قهقهه های بلند و طولانی

اونقدر بخند که نفست بند بیاد

اگه دوستی داری که خیلی باهاش می خندی، پس خیلی باهاش وقت بگذرون

 

6- گاهی اوقات یه کم اشک بریز

سختی کشیدن هست، غمگین بودن هست

اما ادامه بده تنها کسی که تمام طول زندگیمون کنار ماست

خود ما هستیم پس تا وقتی که زنده ایی زندگی کن

 

7- دور و اطرافت رو با آدمهاو چیزهایی پر کن که دوستشون داری

با دوستها و فامیل، با یادگاری هات، حیووون خونگی، موسیقی

گل و گیاه و خلاصه هرچیزی خوب حالا خونه ات پناهگاه و محل آرامشت شد؟

بگو ببینم، رابطه ات با خدا چطوره؟

 

8- سلامتیت رو جشن بگیر و بهش اهمیت بده!

اگه سالمی، سعی کن این وضعیت رو حفظ کنی

اگه وضعت متغیره، سعی کن متعادلش کنی و حالت رو بهتر کنی

اگر هم فکر می کنی تنهایی از پسش بر نمی آیی،از یک نفر کمک بگیر

9- به سمت ناراحتی هات سفر نکن!

برو به یک مرکز خرید، برو به یه محله ی دیگه، حتی برو یه کشور دیگه

اما هیچ وقت جایی نرو که باعث سرافکندگی و احساس گناهت بشه

10- از هر فرصتی که داری استفاده کن و به همه کسانی که دوستشون داری، عشقت رو نشون بده




باتشکر از روزنامه دیواری عزیز


۲ نظر ۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۷:۳۴
رها


اگر شناسنامه تان را ورق بزنید چھار واقعه زندگی در آن آمده اس ت: تولد، ازدواج، طلاق و فوت؛ که فقط در ازدواج و طلاق مختارید، بنابراین ازدواج ر ا نباید سرسری گرفت بلکه باید با مطالعه و براساس معیارھای حقیقی ھمسر را انتخاب کر د. قبل ازدواج حتماً با یک متخصص یا یک مشاور خِبره در امور خانواده و برخوردار از اطلاعات امروزی مشاوره کنید.

در ھمه جا « علاقه بعداً پیدا می شود » ،« به ھم عادت می کنید » این که می گویندپیدا می شود که پایه و اساس ازدواج بر معیارھای « بعداً » صحیح نیست. زمانی علاقه،«! دعواھای پدر و مادرم مرا خسته کرده بود » عقلانی استوار شده باشد. با عنوان ھایو ... تن به ازدواج تحمیلی و « ھمه دوستانم ازدواج کرده ان د » ،« در تنگنای مالی بودم »

 اگر از دعواھای والدینتان خسته شده اید دنبال فکر و چاره اساسی باشید، برای فرار از محیط پر آشوب خانه ازدواج نکنید که ممکن است شما ھم به ھمین مصیبت دچار شوید! براساس نیازھای اقتصادی ازدواج نکنید اگر مھر و محبت که پایه و اساس یک زندگی مشترک است وجود نداشته باشد ھمه چیز براساس تصادف و شانس پیش می رود، شاید تصادفاً خوب پیش رود و شاید ھم برعکس؛ و به علت این که دوستانتان ازدواج کرده اند تن به ازدواج نا خواسته ندھی د. نباید بدون جھت اعتماد به نفستان را از دست دھید و نگران شوید که مبادا کسی به سراغتان نیاید.

در ازدواج علاوه بر ھمسر، شناخت بستگان و خویشاوندان وی نیز ضرورت دارد بنابراین وضعیت دوستان و اقوام بخصوص بستگان نزدیک در ھمسر گزینی نباید نادیده گرفته شود.

دانلود کتاب در ادامه مطلب....

 

لینک دانلود کتاب چگونه همسرمناسب انتخاب کنیم


با تشکر از هدایت نور

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۰:۰۶
رها


 
در زیارت حضرت حجت در روز جمعه داریم که سلام بر تو ای سرچشمه زندگی.
این مقام یعنی چه ؟ سعی کنید که تمامزیاراتی که در مفاتیح در مورد حضرت حجت است را یک بار بخوانید و به واژه های آن دقت کنید تا معرفت شما نسبتبه امام زمان(عج) بیشتر بشود.
امام عصر هر زمان واسطه ی بین خداوند و خلق است یعنی فیوضات را از خدا می گیرد و به مردم می دهد. امام عصر اولیاء نعمت ما هستند. به وجود او آسمانها و زمین برقرار است. این مشیت الهی است که اگر امام معصوم زمان نباشد زمین اهلش را فرو می برد. اگر ما زندگی می کنیم و نفس می کشیم بخاطر امام زمان معصوم است.
چون امام معصوم بندگی خداوند را در بالاترین درجه تحقق می دهد. پس هر کس نعمتی دارد بخاطر وجود پیامبران و
حجت زمان است.
مهم این است که ما چقدر با این سرچشمه ی زندگی ارتباط برقرار کرده ایم. آیا وجود اخلاق، مرام، گفتار و رفتار امام در زندگی ما جریان دارد؟
آیا ما رفتار و اخلاق امام را الگوی زندگی مان قرار داده ایم؟ درجه ی پیوند ما با سرچشمه ی زندگی چقدر است؟
در زیارت عاشورا داریم :خدایا زندگانی مرا زندگی پیامبر و آل پیامبر قرار بده یعنی الگوی زندگی من زندگی پیامبر باشد.
آیا الگوی اخلاقی و زندگی اجتماعی و سیاسی ما مطابق با زندگی امام زمان(عج) است؟ امام مقتدا و جانشین خداوند رحمان
است .آیا اقتصاد، سیاست، خانواده و اخلاق ما در عرصه اجتماعی و سیاسی باعث رضایت امام عصر می شود؟
آیا ما ارتباط با ساحت امام زمان(عج) را جدی گرفته ایم؟ ما خیلی از بازیهای فوتبال جهانی را جدی می گیریم ولی خیلی
از کارهای جدی را، شوخی می گیریم.
اگر بخواهد سبک زندگی ما حقیقی باشد باید به سبک قرآن ،عترت و در زمان ما، سبک زندگی مهدوی باشد.

 

چکار کنیم که به سبک زندگی مهدوی نزدیک بشویم ؟

مهمترین عامل ادب حضور است. امام عین الله و سرچشمه زندگی است. بهترین راه کارعملی برای برقراری ارتباط با سرچشمه ی زندگی، ادب حضور است یعنی خودمان را در محضر حضرت ببینیم، مطیع محض در ولایت و امامت بشویم و تسلیم محض بشویم. بهترین الگو حضرت ابوالفضل است. ببینیم که حضرت با امام زمانش یعنی امام حسین(ع) چه پیوندی برقرار کرد؟ ایشان سراسر عشق ،معرفت و ادب بود. وقتی در محضر امام بودند می ایستادند و وقتی حضرت رخصت نشستن می دادند، ایشان در کمال خضوع و خشوع می نشست یعنی از رفتار و گفتارش ادب حضور می بارید. ایشان ذوب در ولایت و امامت بود.

منبع:به نقل از حجت الاسلام والمسلمین حیدری کاشانی

با تشکر از مسجد ولی عصر

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۲ ، ۰۹:۵۴
رها


سلام رفقا

خوندین ایشالا برا ماهم دعا کنید.

فایل صوتی شم براتون میزارم با صدای استاد فرهمند آزاد


دعای زمان غیبت امام زمان عج


اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِف نَبِیَّکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى
پروردگارا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، نمیتوانم پیغمبرت را بشناسم.
پروردگارا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی، نمیتوانم حجت تو را بشناسم.
پروردگارا! حجت خود را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناسانی، دین خود را از دست میدهم، و گمراه خواهم شد".

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۲ ، ۰۹:۲۳
رها