بچه های حزب الله

بچه های حزب الله

چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته‌ است و
چگونه از جان نگذرد آنکس که می‌داند جان بهای دیدار است...

نوشته ها در مورد
تلاشگران

۳۱ مطلب با موضوع «شهدایی» ثبت شده است

۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۴
رها


۰ نظر ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۵۹
رها
افسران - فراموش شان کنیم ایرانی نیستیم
سراپا اگر زرد پژمرده ایم / ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی ، لب پنجره / پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ، ما دیده ایم / اگر خون دل بود ، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ، آورده ایم / اگر داغ شرط است ، ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان ، گردنیم ! / اگر خنجر دوستان ، گرده ایم !
گواهــی بخواهید ، اینک گواه / همین زخمهایی که نشمرده ایم !
دلی سربلند و سری سر به زیر / از این دست عمری به سر برده ایم
۰ نظر ۰۲ آبان ۹۳ ، ۰۶:۲۲
رها

حاج آقا باید برقصه!


این خاطره را همان سال 87 در اتوبوسی که راهی نور بود، از یکی از راویان نورانی شنیدم که خواندنش بعد از سه سال هنوز مو به تنم سیخ می کند... بخوانیدش که قطعا خالی از لطف نیست:

۱ نظر ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۳۲
رها

حسین (ع) را منتظرانش کشتند و اینک تویی و این زمانه آخر! این بقیة الله، این الطالب بدم المقتول بکربلا.
حواست که هست؟ محرم دگری آمد و صدای قافله ‏ی عشق می‏آید …
مبادا در کوفه بمانی و فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین را بی‏پاسخ بگذاری؛ حسین اکنون منتظر لبیک توست…
لبیک یا حسین (ع)


۲ نظر ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۸:۵۴
قطره



از مکه خبر آمده داغ است خبرها

باید برسانند پدرها به پسرها

از مکه خبر آمده از رکن یمانی

نزدیک اذان ناله بلند است سحرها

داغ است خبرها نکند باد مخالف

در شهر بپیچد بزند شعله به درها

نزدیک سحر قافله ای رد شد از اینجا

ماندیم دوباره من و اما و اگرها

باید بروم زود خودم را برسانم

حتی شده حتی شده از کوه و کمرها

از مکه خبر رفته رسیده ست به کوفه

حالا همه با خیره سری خیره به سرها

بر خاک عزیزی ست... ولی پیرهنش را...

سربسته بگویند پسرها به پدرها

برخاک عزیزی ست و در راه عزیزی ست

خود را برسانید که داغ است خبرها


۰ نظر ۰۸ آبان ۹۲ ، ۱۸:۱۳
قطره


افسران - چی برای گفتن داریم؟؟؟؟؟
...شهید گمنام...
اینان که گمنامی را برگزیدند آوازه نامشان در عرش پیچیده است!ما گوش بصیرت نداریم...

مائیم که با این همه نشانه باز هم نمی بینیمشان...
مائیم که هنوز کربلا و ناله هایش را درک نکردیم...
مائیم که نمیفهمیم یا زهرا یعنی چه؟؟؟

وحال آنکه چه جوابی داریم به شهدا بدهیم ؟
۰ نظر ۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۹:۴۷
رها
افسران - دعا کن بابام شهید بشه
۰ نظر ۲۷ مهر ۹۲ ، ۱۹:۳۶
رها





دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بیقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است که با کلمات روحبخش دعای امام حسین (ع) و اشک عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش می کند. اشک و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه.

۱ نظر ۲۳ مهر ۹۲ ، ۰۰:۰۱
قطره


عٰاشق سوخته

پرده بردار ز رُخ، چهره‌گشا، ناز، بس است
عاشق سوخته را دیدن رویت هوس است
دست از دامنت ای‌ دوست! نخواهم برداشت
تا من دلشده را، یک رمق و، یک نفس است
همه خوبان برِ زیباییت‌ ای‌ مایه‌ی‌ حُسن!
فی‌المثل، در برِ دریای‌ خروشان چو خس است
.
.
.
۰ نظر ۰۴ مهر ۹۲ ، ۰۰:۰۱
قطره
افسران - دفاعی که مقدس است...
راه ناتمام
فردا
شاید مرا به شهر بیارند
بر روی دست ها
اما
۰ نظر ۰۳ مهر ۹۲ ، ۰۰:۰۱
رها
۰ نظر ۰۲ مهر ۹۲ ، ۲۳:۵۸
رها
افسران - **غیبت این دانش آموزان موجه است**
زندگی زیباست،
اما شهادت از آن زیباتر است....
۰ نظر ۰۱ مهر ۹۲ ، ۰۹:۰۲
رها