مادر می آد داخل اتاق و می بینه که پسر جوونش گوشی گذاشته توی گوشش و از هفت دولت آزاده و داره وسط اتاق سرشو تکون تکون می ده... مادر می آد جلو و پسر متوجه می شه که گوشی ها رو باید از گوشش در بیاره.
گوشی ها رو از گوشش بیرون می کشه ولی صدای گوشی ها انقدر بلنده که حتی از اون فاصله هم آهنگ به گوش می رسه.
مادر میگه: "پسر... این آهنگا حرامه. بلند شو برو به درسات برس. چیه همش نشستی داری این چرت و پرتا رو گوش می دی؟!"
شاید صحنه ی بالا صحنه ی متداولی باشه که به نحوی کمابیش مشابه در زندگی خیلی از جوون ها اتفاق افتاده.
به نظر می رسه که توی جامعه ی ما "غنا" و "موسیقی حرام" عبارت هایی باشن که به گوش خیلی ها رسیدن، ولی این که دقیقا به چه معنی هستن و اصلا این چیزا یعنی چی، برای خیلی ها روشن نشده باشه.
گوشی ها رو از گوشش بیرون می کشه ولی صدای گوشی ها انقدر بلنده که حتی از اون فاصله هم آهنگ به گوش می رسه.
مادر میگه: "پسر... این آهنگا حرامه. بلند شو برو به درسات برس. چیه همش نشستی داری این چرت و پرتا رو گوش می دی؟!"
شاید صحنه ی بالا صحنه ی متداولی باشه که به نحوی کمابیش مشابه در زندگی خیلی از جوون ها اتفاق افتاده.
به نظر می رسه که توی جامعه ی ما "غنا" و "موسیقی حرام" عبارت هایی باشن که به گوش خیلی ها رسیدن، ولی این که دقیقا به چه معنی هستن و اصلا این چیزا یعنی چی، برای خیلی ها روشن نشده باشه.
۰ نظر
۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۰:۰۱